واکنش سفیر ونزوئلا درخصوص اخباری از آمادگی کاراکاس برای قطع روابط با ایران، چین و روسیه در صورت حمله نکردن آمریکا: هرگز نخواهیم پذیرفت که هیچ دولت خارجی سیاست داخلی یا خارجی ما را تعیین کند / اتحاد ما با پکن، مسکو و تهران راهبردی است سفیر ونزوئلا در ایران در پاسخ به شایعاتی درخصوص آمادگی کاراکاس برای قطع روابط با ایران، چین و روسیه در صورت حمله نکردن آمریکا به این کشور آمریکای لاتین، تصریح کرد: هرگز نخواهیم پذیرفت که هیچ دولت خارجی سیاست داخلی یا خارجی ما را تعیین کند و اتحادهای ما با پکن، مسکو و تهران راهبردی است.
ایرنا: سفیر ونزوئلا در ایران در پاسخ به شایعاتی درخصوص آمادگی کاراکاس برای قطع روابط با ایران، چین و روسیه در صورت حمله نکردن آمریکا به این کشور آمریکای لاتین، تصریح کرد: هرگز نخواهیم پذیرفت که هیچ دولت خارجی سیاست داخلی یا خارجی ما را تعیین کند و اتحادهای ما با پکن، مسکو و تهران راهبردی است.
جامعه بینالمللی شاهد اقدامات روزافزون تحریکآمیز از سوی دونالد ترامپ رئیسجمهور ایالات متحده، بوده است. او با وجود آنکه بارها اعلام کرده به دنبال صلح است، در عمل سیاستی را ترویج کرده که دستیابی به صلح از طریق توسل به زور را دنبال میکند. در همین چارچوب است که تحت بهانه مبارزه با قاچاق مواد مخدر، ایالات متحده چندین ناو جنگی، صدها هواپیمای جنگنده، یک زیردریایی هستهای و هزاران سرباز را در دریای کارائیب مستقر کرده است. در همین چارچوب خبرگزاری جمهوری اسلامی مصاحبهای اختصاصی با خوزه رافائل سیلوا آپونته سفیر جمهوری بولیواری ونزوئلا در تهران انجام داده است که در ادامه میخوانیم.
آیا شما اقدامات اخیر آمریکا را مقدمهای برای یک مداخله نظامی مستقیم در ونزوئلا میدانید؟ ونزوئلا چگونه قصد دارد در عرصههای نظامی و دیپلماتیک از حاکمیت ملی خود در برابر ایالات متحده دفاع کند؟
نیکولاس مادورو رئیسجمهوری ونزوئلا بارها ماهیت تجاوز نظامی ایالات متحده در کارائیب علیه کشورمان را، که ظاهراً به بهانه مبارزه با «قاچاق مواد مخدر» انجام میشود، افشا کرده است. این، تنها بهانهای از سوی سیاستمداران واشنگتن برای حملهی نظامی به کشور ما، تحمیل دولتی دستنشانده و تصاحب ثروتهای عظیم نفتی ونزوئلاست که بیش از ۳۰۳ میلیارد بشکه برآورد میشود و بزرگترین ذخایر نفتی جهان به شمار میآید. در برابر این مسئله، بار دیگر تأکید میکنیم که ثروت نفتی، گازی و معدنی ونزوئلا، میراث مردم ونزوئلاست و برای توسعه و صلح کشور به کار گرفته میشود.
ما بهروشنی افتراهای ایالات متحده علیه کشور و مقامات خود را رد کردهایم، در حالی که حتی نهادهای خودِ آن کشور مانند اداره مبارزه با مواد مخدر (DEA) یا وزارت خارجه آمریکا ناچار به اذعان شدهاند که ونزوئلا نقش چندانی در تولید یا قاچاق مواد مخدر ندارد. این استراتژی جدیدی نیست؛ الگوی تاریخی ایالات متحده همواره این بوده که برای مداخله در کشورهایی که مطیع خواستهایش نیستند، از چنین بهانههایی استفاده کند. هدف واقعی، غارت منابع کشورهای مستقل است.
جمهوری بولیواری ونزوئلا افشا کرده که سیاستمداران پیرامون دولت ایالات متحده سالهاست کمپین تبلیغاتی و اطلاعات گمراهکنندهای را علیه کشور ما پیش میبرند. اکنون تشدید اقدامات و گفتمان جنگطلبانه دولت آمریکا ما را به این نتیجه منطقی میرساند که طرحی برای انجام حمله مسلحانه وجود دارد که نه تنها کشور ما، بلکه کل منطقه را تحت تأثیر قرار داده و قطعا در نهایت به زیان خود مردم ایالات متحده تمام خواهد شد.
در برابر این وضعیت، رئیسجمهوری ونزوئلا بارها دولت ایالات متحده را به گفتوگو فراخوانده است تا از وقوع فاجعهای که میتواند سراسر منطقه را درگیر کند، جلوگیری شود. شرط ونزوئلا چیست؟ احترام. همانگونه که مادورو گفته است، با احترام همه چیز ممکن است. اما تا زمانی که تهدید و آنچه آنان «فشار حداکثری» مینامند ادامه داشته باشد، پاسخ ما «آمادگی حداکثری و تمرد حداکثری» خواهد بود. ما مردمی ظلمناپذیر، ضد امپریالیستی و ضد استعمار هستیم. همین روحیه طغیانگری بود که ۲۰۰ سال پیش ما را به رهایی ملتها رهنمون ساخت؛ تنها زمانی که ارتش ونزوئلا از مرزهای خود فراتر رفت، برای تحقق استقلال آمریکای جنوبی بود، تحت رهبری آزادیبخش، سیمون بولیوار.
جمهوری بولیواری ونزوئلا برای افشای این تشدید تنشها، کنفرانسهای صلحی برگزار کرده و خطر این روند را در نهادهای بینالمللی و منطقهای همچون سازمان ملل متحد، آلبا-تیسیپی و سلک مطرح کرده است. مادورو رئیسجمهوری و فرمانده کل نیروهای مسلح ملی بولیواری (FANB)، در ۱۱ سپتامبر طرح «استقلال ۲۰۰» را فعال کرد؛ عملیاتی مبتنی بر مفاهیم دفاع همهجانبه از میهن، مقاومت فعال مردم و تهاجم مداوم کشور. این، نبردی اساسی برای تحکیم صلح همراه با استقلال، وحدت ملی، حاکمیت، تمامیت ارضی، حق حیات و آیندهای مرفه است.
همانطور که گفتید، یکی از مهمترین موضوعات مرتبط با فشارهای بیسابقه دولت آمریکا علیه دولت ونزوئلا، مسئله انرژی و تلاش واشنگتن برای سلطه بر منابع عظیم نفتی این کشور است. به نظر میرسد که ایالات متحده، با تحریم روسیه و ایران و اکنون با تلاش برای سرنگونی دولت مشروع نیکولاس مادورو، قصد دارد بزرگترین منابع نفت و گاز کشورهایی را که متحدش نیستند از بازار جهانی کنار بزند. نظر شما در این باره چیست؟
کشورهای ایران، روسیه و ونزوئلا به سبب منابع عظیم خود و نقش کلیدی در ثبات بازار جهانی انرژی، نقشی بنیادین ایفا میکنند. ما همچنین در مدیریت مستقل و حاکمانه منابع خود اشتراک نظر داریم؛ بدون پذیرش هیچگونه تحمیل خارجی، منابع ملی خود را در خدمت آرمانهای ملتها قرار میدهیم.
در نتیجه، استقرار نظامی ایالات متحده در کارائیب و اقیانوس آرام علیه ونزوئلا، تحریمهای «غیرقانونی علیه کشور ما، ایران و روسیه، و سایر اقدامات خصمانه طراحیشده از سوی واشنگتن، همگی با هدف کنترل ژئوپولیتیکی منابع انرژی و طبیعی صورت میگیرد. در این زمینه باید یادآور شد که بر اساس گزارش اوپک، تقاضای جهانی نفت تا سال ۲۰۵۰ حدود ۲۳ درصد افزایش خواهد یافت و بنابراین جنوب جهانی نقش کلیدی در رشد اقتصادی و تقاضای انرژی ایفا خواهد کرد.
همانگونه که دلسی رودریگز معاون رئیسجمهوری ونزوئلا بهتازگی اظهار داشته است: «کشورهای ما را نمیتوان از بازار جهانی انرژی حذف کرد؛ وزن ما بیش از حد چشمگیر است.»
دولت ونزوئلا هشدار داده است که اقدامات یکجانبه تأثیری منفی بر زنجیره تأمین و قیمتها خواهد داشت. از این رو، ضرورت دارد از چندجانبهگرایی و ساخت جهانی چندقطبی جدید دفاع شود؛ جهانی که در آن روابط مبتنی بر احترام به حقوق بینالملل، همکاری و تکامل متقابل حاکم باشد.
در ونزوئلا، برخلاف هدف امپریالیستیِ در هم شکستن مردم ما، تجاوز اقتصادی و محاصره سبب تقویت رشد اقتصادی شده است؛ با ۱۸ فصل پیاپی رشد، حاصل تلاش خودمان و ایجاد اتحادهای راهبردی بر پایه احترام و منافع متقابل.
در رسانههای آمریکایی اخبار متعددی درباره تلاشهای ادعایی دولت مادورو برای مذاکره با ایالات متحده منتشر شده است، از جمله پذیرش خواستههای واشنگتن نظیر فاصله گرفتن از چین، روسیه و ایران و انجام اصلاحات در سیاست داخلی کاراکاس. تا چه حد این ادعاها با واقعیت مطابقت دارد؟
ونزوئلا سیاست خارجی مستقل و حاکمانهای دارد که بر پایه دیپلماسی بولیواری صلح، حق تعیین سرنوشت و مداخله نکردن استوار است. ما هرگز نخواهیم پذیرفت که هیچ دولت خارجی سیاست داخلی یا خارجی ما را تعیین کند.
اتحادهای راهبردی ما با چین، روسیه و ایران بر پایه همکاری متقابل، احترام به حاکمیت، تکامل و توسعه مشترک بنا شده و بخش اساسی از روند شکلگیری جهانی چندقطبی است که اکنون به واقعیتی انکارناپذیر تبدیل شده است.
در خصوص گفتوگوها با ایالات متحده، ونزوئلا همواره از گفتوگو حمایت کرده است. مادورو بارها گفته است که ونزوئلا همیشه آماده گفتوگو بوده، اما بدون باجخواهی و بدون فشار. رئیس دولت ما مروج قاطع گفتوگوست، اما با احترام؛ احترام به مردم ونزوئلا که تصمیم گرفتهاند آزاد باشند و با عزت، بالاتر از محاصرهها، اقدامات قهری یکجانبه و تهدیدهای نظامی، از حق خود برای توسعه دفاع میکنند.
در میان مهمترین مسائل مرتبط با فضای پرتنش آمریکای لاتین و جنوبی، بازگشت ایالات متحده به «دکترین مونرو» در این منطقه برجسته است. کشورهای کوچک و بزرگ منطقه این فشارها را چگونه درک میکنند؟
در میان مسائل مهم مرتبط با تنشهای شدید در آمریکای لاتین و جنوبی، استفاده بیپرده دولت ایالات متحده از «دکترین مونرو» در این منطقه به چشم میخورد.
توضیحی ضروری است: ایالات متحده از سال ۱۸۲۳ هرگز از دکترین مونرو دست نکشیده است، چراکه به عنوان یک قدرت توسعهطلب، آمریکای لاتین و کارائیب را حوزه نفوذ خود میداند. آنچه اکنون در قالب تشدید حضور نظامیاش در کارائیب و آمریکای جنوبی، بهویژه در آرژانتین و محور «آند» مشاهده میشود، بازتابی از زوال هژمونی جهانی آن کشور، شکستهای نظامی و دیپلماتیکش در اوکراین و آسیای غربی، شکست در جنگ اقتصادی و تجاری با چین (دومین شریک تجاری آمریکای لاتین) و حتی سقوط اخلاقیاش در برابر جهان به سبب نسلکشی علیه مردم فلسطین است. این تحولات بیانگر شکلگیری توازن جدیدی از نیروها در جهان نویناند؛ و ایالات متحده در تلاش است تا با بازیابی رهبری خود در حوزه نفوذ سنتیاش، جایگاهی برتر در این جهان چندمرکزی و چندقطبی برای خود دستوپا کند.
بهجز استثناهای معدود، ونزوئلا در بخش عمدهای از قرن بیستم، بهویژه در ۴۰ سال حکومتهای دوحزبی میان سالهای ۱۹۵۸ تا ۱۹۹۸، توسط نخبگانی اداره میشد که با منافع آمریکا همسو بودند. اما از دسامبر ۱۹۹۸، با پیروزی فرمانده هوگو چاوز و انقلاب بولیواری، کشور مسیر تاریخی خود را بازیافت؛ مسیری که بر اعمال کامل حاکمیت ملی بر سرزمین و منابع خویش، اجرای برنامههای ملی برای توسعه نیروهای مولد، کاهش چشمگیر فقر، ریشهکنی بیسوادی و کنترل حاکمانه شرکت نفت ونزوئلا (PDVSA) استوار است. افزون بر این، سیاست خارجی کشور بر اصول بولیواری وحدت آمریکای لاتین و روابط احترامآمیز و مکمل با کشورهای منطقه و جهان بنا شده است.
جمهوری بولیواری ونزوئلا تقویت سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) و سپس اوپکپلاس را، با مشارکت روسیه و دیگر تولیدکنندگان، برای دفاع از قیمت عادلانه منابع خود پیش برد. همچنین «ائتلاف بولیواری برای ملتهای آمریکای ما-پیمان تجارت ملتها» یا آلبا-تیسیپی را پایهگذاری کرد، که در آن سازوکارهای همکاری و همافزایی اقتصادی شکل گرفت و در نهایت به ایجاد طرح پتروکاریب انجامید؛ اتحادی که به کشورهای جزیرهای کارائیب امکان دسترسی به سوخت با شرایط پرداخت آسان، قیمتهای ترجیحی و مبادله کالاهای کشاورزی را داد.
این سازوکار با سیاستهای محاصره و اقدامات قهری یکجانبه آمریکا، موسوم به «تحریمها»، علیه شرکت PDVSA تضعیف شد. امروزه ونزوئلا و کشورهای عضو آلبا-تیسیپی برنامههایی برای جلوگیری از گرسنگی در کشورهای جزیرهای کارائیب ـ که از بحران اقلیمی رنج میبرند ـ از طریق برنامه «آگروآلبا» اجرا میکنند؛ طرحی که تولید مستقل غذا را تقویت میکند.
کشورهای کوچک و بزرگ منطقه این فشارها را چگونه درک میکنند؟ نهادهایی مانند کاریکوم و سلک بارها مخالفت خود را با تشدید نظامیگری در کارائیب اعلام کردهاند. همچنین کشورهایی چون کلمبیا، مکزیک، برزیل، هندوراس، کوبا، نیکاراگوئه و ونزوئلا بهطور مستقل و قاطعانه بر تعهد خود به حفظ آمریکای لاتین و کارائیب به عنوان «منطقهای برای صلح» تأکید کردهاند.
آیا امکان اتحاد یا ائتلاف میان این کشورها وجود دارد؟
ونزوئلا، وفادار به دکترین بولیواری، همواره بر وحدت ملتهای آمریکای لاتین و کارائیب تأکید خواهد کرد؛ نه تنها در سخنرانیها و مجامع منطقهای، بلکه از طریق اقدام عملی، همبستگی و احترام به حق تعیین سرنوشت ملتها.
دولت ترامپ در رفتار متزلزل و ناامیدانه خود، علیه تمام ملتهای آمریکای لاتین و کارائیب حمله کرده است. در نقض آشکار قوانین بینالمللی، بیش از ۶۰ غیرنظامی بیدفاع را در حملات ادعایی به قایقهای «تروریستی-مواد مخدر» به قتل رسانده که چیزی جز اعدامهای فراقانونی نیستند. ما انتظار داریم نهادهای چندجانبه در این زمینه بهموقع اقدام کنند.
ونزوئلا بار دیگر از کل نظام سازمان ملل متحد میخواهد که از ظرفیتهای خود در دفاع از صلح و حاکمیت تمام ملتها استفاده کند، بهویژه در رابطه با اعلامیه «منطقه صلح» برای کارائیب که در سال ۲۰۱۴ از سوی سلک تصویب شد.